دانلود گلچین آهنگ های جدید فرزاد فرخ ۱۴۰۰ و ۲۰۲۲

دلبر خوش مهارت دلم را به غارت بردی
ای عشق شدی چل چراغ این عمارت
دلم مبتلایت شد و با نیم نگاهت قلب
مارا چه شیرین کشیدی به اسارت

مثل من ماهم شده مجنون تو لیلی
طرح خندت دلربایی میکند خیلی
معماری چشمانت ظریف و قاجاریست
در سرای قلبم شاهانه جا داری
دلبر خوش مهارت دلم را به غارت بردی

دل رو برده اون نگاهش با چشمون سیاهش
تو قلبم عزیز شد دل میرقصه هی بسازش
دلبر شیرین زبونم من میخوام عاشق بمونم
تو تقدیر منی من با توام ای مهربونم
امشب شب عشق است و منو عاشق کن و عاشقتر کن

تا دیدم تو را؛ عشق در دل شد آوار!
دل بستم… این دیوانه را هی مده آزار!
چه کردی! آتش به پا کردی!
هر جا نشستی… با این گرمی بازار…

توی آغوش بخشاینده ی تو تمامم را به جانت هدیه دادم
تو ای رویای من همه دنیای من اگر بی تو بمانم کوه دردم
بهشت آرزویم در نگاهت به شوق چشم تو دل میسپارم
تو از هر جا بری به من خواهی رسید به من که از خودم بیشتر دوستت دارم

تا تورا دیدم و آنی دلم را به دلت باختم
چه رویاهایی که با نگاهت در سرم ساختم
من کویری خشک و سوزان تو باران شدی در قلبم و جان دادی
خوشحالم ای پری رو مرا در خانه ی قلبت جا دادی

شبیه تو کسی تو قلب من جایی نداشته شبیه من کسی انقد تورو دوست نداشته
بیا دنیامو روشن کن بیا آغوشمو تنگ کن بمون با من تو ای زیباترینم
به من لبخند بزن گاهی بمون هرجور که میخواهی کنار تو یه عمر عاشقترینم

آرامشِ من، آینده یِ من
در دست توست
پروانه ی من، قلبم رو ببین
سرمست توست
آینده ای روشن، من با تو بسازم

بی تو هیچ پنجره ای بر دل من باز نشد
من به سرزمین دلتنگیه تو تبعیدم
آتشم میزند هر شب خیالت با من
عشق یعنی همین سوختن و تنها ماندن

ترس از چی داری که
نمیذاری به تو من نزدیکتر شم
تو قلبمو دزدیدی وقتی میخندیدی
بغلم کن که من عاشقتر شم
نفسم به نفست بنده عشقم

چشمان تو در قلب من فرمانروایی میکند
این نبض تندم خبر از بد ماجرایی میکند
آتش زنی بر جان من در هر نفس با هر نگاه من که گرفتار توام
دیوانه جان با من چرا دیوانه جان با من بمان ابرمو
گرفته بی تو آسمانم قایقم غمت شکسته بادبانم

من به ساز تو میرقصم
تا تو با منی نمیترسم
با تو هر روز عاشق هستم
چشماتو من میپرستم
تو از کجا شکفتی

دوستت دارم منِ دیوانه
در قلبم عشقم شدی دُردانه
باز مثل هر شب
حرفمو گوش بگیر
منو آرام کن و آغوش بگیر

تحمل کن منو واسه یه لحظه
که داشتن چشات دنیا می ارزه
تحمل کن اگه سخته عزیزم
میخوام دستاتو تو دستام بگیرم
آره تو سر تری اینو میدونم

سرگذشت قلب من دچار عشق نبود اهل عاشقی نبود تو آمدی شدی تمام من
جای امن بودنم یه کنج قلب توست حس خوب چشم توست عشق پاک ناتمام من
باور کن همه حرفامو محکم بگیر دستامو جایی نرو بمان تو با من باش

تمام من برای تو تویی که جان من شدی ز عشق تو چه بی قرارم
نترس از این وابستگی از عادت و دلبستگی که بی تو من نفس ندارم
تو حق نداری بعد از این دست مرا رها کنی آتش به جانمان زنی به قلب خود جفا کنی
دیوانگی کن بیش از این باید که لبریزم کنی دریا به دریا با توام باید که درگیرم کنی

عاقیت تقدیر بینِ ما دو تا، دیوار ساخت
از منِ آزرده دل، دیوانه ی بیمار ساخت
عاقبت عشقت، مرا رسوای این دنیا کرد
دور شدم از چشمِ تو، من ماندم و یک کوهِ درد

عاقیت تقدیر بینِ ما دو تا، دیوار ساخت
از منِ آزرده دل، دیوانه ی بیمار ساخت
عاقبت عشقت، مرا رسوای این دنیا کرد
دور شدم از چشمِ تو، من ماندم و یک کوهِ درد

باز نمِ بارونه
دلِ دیوونه؛ هر لحظه که داغونه
می گیره بهونه
از عشقی؛ که از دست رفت
دلوُ ول کرد؛ رفت

چشمان مستت منو دیوانه کرد این دل عاشق شد منو ویرانه کرد
آغوش گرمت بوی عطرت با قلب خستم دل به بستم
نم نم باران یه دل آرام این قلب من با تو میشود آرام
موهاتو وا کن منو صدا کن این ترس دوریتو از من جدا کن
نم نم باران یه دل آرام این قلب من با تو میشود آرام

به هوای تو من توو خیال خودم بی تو پرسه زدم
منو برد به همان شبی که به چشای تو زل میزدم
من به دنیای تو با این احساس ناب عادت کردم عادت کردم
بعد از آن شب سرد هر نگاه تو را عبادت کردم

به هوای تو من توو خیال خودم بی تو پرسه زدم
منو برد به همان شبی که به چشای تو زل میزدم
من به دنیای تو با این احساس ناب عادت کردم عادت کردم
بعد از آن شب سرد هر نگاه تو را عبادت کردم

به هوای تو من توو خیال خودم بی تو پرسه زدم
منو برد به همان شبی که به چشای تو زل میزدم
من به دنیای تو با این احساس ناب عادت کردم عادت کردم
بعد از آن شب سرد هر نگاه تو را عبادت کردم

لبخند تو را به دنیا ندهم
با عطر هوایت به رویا بروم
وقتی که تو باشی دل آرام شوم
جانم تو بخند که آرام شوم
من عاشق چشمان سیاهت شوم

من به تو فکر میکنم هر روز هفته
رو از تو خواهش میکنم از پیش من نرو
دلم همش واسه تو داره هی چنگ میزنه
این صدای قلبمه که داره آهنگ میزنه
وای اون خندیدنت یهو رنجیدنت

یه دوش آبِ سرد یه قهوه نیمه تلخ
به فکر این که چی بپوشم
لباسِ زردمو اون کتِ چرممو
آخه تو بگو من چی بپوشم

انرژی مثبت بینِ هر دوتامون
رو چشم و چالِ خنده هامون
انرژی مثبت بینِ هر دوتامون
رو چشم و چالِ خنده هامون

دره خونه ی قلبم روی تو همیشه بازه
وقتی که میخندی چهرت چقدر نازه
کمی حساس میشم وقتی دور میشی از من
آخه دستِ خودم نیست شدی پاره ای از تن

در خواب تو را دیدم دیدم که اینجایی
عطرت مرا مست کرد گفتی که میمانی
چشمم به نگاهت بود دستت نوازش کرد
قلبی که تو را هر شب تا صبح ستایش کرد

در نگاهت دریارو دیدم
موج چشمت به رویا کشیدم
بی هوا غرق شدم در نگاهت
ببین عاشقانه تورا میپرستم