دانلود گلچین آهنگ های جدید میلاد درخشانی ۹۸ و ۲۰۱۹

1
چو گل در دست بیداد تو پرپر شد نگاه من چنان کاندر سرای سینه ره گم کرد آه من
پلنگ خشمگینی دید این آهوی صحرا گرد چه زود از نیمه ‌ره برگشت سرگردان نگاه من
نگاه من‌، نگاه من‌، نگاه من
دلم می ‌سوزد و کاری ز دستم برنمی ‌آید‌، بر نمی آید

2
ببند درها را با اتاق تنها باش ببند پنجره ها را که باد می آید
ببند چشمت را به روى شب یواش بخواب روز شاد می آید
تمامه خاطره ها از کسی که دیگر نیست

3
بی وقفه بزن بر من دبی وقفه بزن باران بر چشمان غمگینم بر این خانه ویران
احساسی که می دانم بعد از تو نمی آید میسازم و میسوزم من دیوانه ام شاید
طوفان زده در خویشم دیوانه ترم با تو دنیا همه ویران شد با دست خودم یا تو
سیلی که مرا بلعید سیلی که امان از تو آهی که خرابم کرد آهی که فغان از تو
ای بی خبر از حالم گاهی نگارنم شو جان منه دیوانه یک ثانیه جانم شو

4
دلم ز اندوه بی حد همی نیاساید تنم ز رنج فراوان همی بفرساید ز بس غمان که بدیدم چنان شدم که مرا ازین پس ایچ غمی پیش چشم نگراید دو چشم من رخ من زرد دید نتوانست از آن به خون دل آن را همی بیالاید چرا نگرید چشم و چرا ننالد تن

5
رو به افق رو به طلوع غم زده چشمان من است
تنگ غروب است و دلم یاد تو در یاد من است
عمق نگاهم به ته راه درازی است که تو
در افقش دور شدی دور شدی دور شدی
رو به افق رو به طلوع غم زده چشمان من است

6
این آهنگ بدون کلام میباشد

7
تو را می خوام و گرنه یار بسیار
گلی می خوام و گرنه خار بسیار
گلی می خوام که ور سایش نشینم
و گرنه سایه ی دیوار بسیار

8
این آهنگ بدون کلام میباشد

9
در بر چشمه ی نور در کنار خورشید بر فراز افلاک لا به لای گل سرخ زیر امواج کبود وقت بشکفتن گل ها در ورق تازه ی گل در نسیم خوش روز در دل تیره ی شب با دلی پر از امید در دل تیره ی شب با دلی پر از امید عطر خوش بوی گلی من تورا میجویم من تورا میخواهم به تو سوگند که جز تو نبود یار مرا… من تورا میجویم من تورا میخواهم به تو سوگند که جز تو نبود یار مرا…

10
دلی دارُم دلی دیوونه دارُم هوای عاشقی در سینه دارُم اگر این عاشقی با ما بسازه عجب گنجی در این سینه دارُم عجب گنجی در این سینه دارُم دلی دارُم دلی دیوونه دارُم هوای عاشقی در سینه دارُم اگر این عاشقی با ما بسازه عجب گنجی در این سینه دارُم یاروم یاروم دلبر یاروم دلُم می خواد که با تو یار باشُم

11
یک دم بنشین با من دیوانه شو
با هر کسی جز من بیگانه شو
با دستانت می می پیمانه کن
امشب این خانه را میخانه کن
جان منی از آن منی

12
دور از توئم من دور از منی تو
دور از خودم من بی جان و بی دل
یک جسم خالی اکنون کجایی
آواز بودم سرسبز و روشن

13
با همهی بی سر و سامانیم
باز به دنبال پریشانیم
طاقت فرسودگیم هیچ نیست
در پی ویران شدن آنیم

14
دلم می‌گیرد از دوری
کجا آغاز دیدار است
صبوری خسته شد از من
تمام کوچه دیوار است

15
‎تو گرمِ سخن گفتن و از جامِ نگاهت
‎من مست چنانم که شنفتن نتوانم
‎فریاد زبی مهریت ای گل
‎فریاد زبی مهریت ای گل

16
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم گوش کن
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست