دانلود گلچین آهنگ های جدید امید نعمتی ۱۴۰۰ و ۲۰۲۲

آلبوم ایستگاه

چیزی به من بگو
حالا که خسته ام
حالا که هر نفس در خود شکسته ام
در شعله سوختم تا باورم کنی
تا در هوای خود خاکسترم کنی

آلبوم ایستگاه

آلبوم ایستگاه

آلبوم ایستگاه

آلبوم ایستگاه

آلبوم ایستگاه

آلبوم ایستگاه

آلبوم ایستگاه

این آهنگ بدون کلام میباشد

به سویت باز خواهم گشت تو را گم کرده بودم من
تو را در خواب های کودکی گم کرده بودم من
به سویت باز خواهم گشت تو را بار دگر جستم

به دریا بنگرم دریا تو بینم
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بینم

هوای روی تو دارم نمی‌ گذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که می‌ سپارندم

دشت‌ها نام تو را می‌گویند
کوه‌ها شعر مرا می‌خوانند♪♪♫♫♪♪♯
کوه‌ باید شد و ماند
رود باید شد و رفت
دشت باید شد و خواند

ای بی تو دل تنگم بازیچه ی طوفان ها
چشمان تب آلودم باریکه ی باران ها
مجنون بیابان ها افسانه ی مهجوریست
لیلای من اینک من مجنون خیابان هام

سفر بخیر گل من که میروی بالا
ز دیده میروی اما نمیروی از یاد
تمام خلوت خود را اگر نباشی تو
به یاد سرخ ترین لحظه ی تو خواهم داد

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم

به‌ شب لحظه‌ ای که در دامن افق سر کشد ستاره
کند با فسونگری سوی عاشقان هر زمان نظاره
شبان با نوای نی گویدت خوش از کوه و از کناره
که از کس نشانه در این گردش زمانه کجا مانده جاودانه

تو ای ماه زیبای رویای من
عزیز تمام غزل های من
خیال قشنگ تو تاوان شده
شب غربتم رو به باران شده

به دیدارم بیا هر شب در این تنهایی تنها
و تاریک خدا مانند دلم تنگ است
بیا ای روشنه ای روشنتر از لبخند شبم را روز کن
در زیر سرپوش سیاهی ها دلم تنگ است

جهانی در پی توپی روونه
برو توی زمین با سرزمینت
بزن، ببر، ولی محترمونه
بگو این جامه یا جنگ جهانی؟

زیبا چرا با ناز و با افسون و لبخندی
به جانم آتش افکندی، مرا دیوانه کردی
امشب که با ناله ، غمت از دیده می بارد
دلم در سینه می نالد ، مرا دیوانه کردی ، مرا دیوانه کردی

تو بیا ای یار دیرین تو بیا ای شور شیرین که به صحراها و دریاها بباریم
تو بیا ای باد و باران به تن خشک خیابان شاخه ای از باغ فرداها بکاریم
تو بیا با هم دوباره در شب سرخ ستاره آسمانی از کبوتر ها بپاشیم
تو بیا ای خنده ی دور در سحرگاهان پر نور سرخوش و خندان لب و دیوانه باشیم

لیلی، لیلی، لیلی جـان
مــرا کُشتی بـه هرمـان
دریـن قشلاق نـیــامـدی
دلــم را کردی ویـران