دانلود گلچین آهنگ های جدید کاوه آفاق ۱۴۰۱ و ۲۰۲۲

آهای رفیق احتیاط کن اینجا سایه ها نورو بردن
تو این شبای مافیا بره ها گرگو خوردن
من به شهر مشکوکم به تمامی کوچه ها
به تمامی این سکوت به شبهای مافیا

بده دستای سردت منم من منجی تو از سرزمینی دور آوردم
دلای تو راهی از نور بده دستای سردت منم
من منجی تو آینه ی تابش من شو بیا با من به فردا شدم
سوار بر اسب سپیدم بتاز با بال های او بتاز به رویای خود ندارد پایان راه او

اگه دوربرگردونو برگشته بودی
اگه کم کردی یکم سرعتت رو
اگه توی آینه منو دیده بودی
حالا فرق میکرد حال من و تو

بیا تو باشگاه ما بازنده ها
که شده پر آدمای مثل ما
که شده سر چهار راه
ویولن بزنن اما

بی یار ترین یار خودم من
در بستر شبهای خویشم
پروانه ی شمع خودم من
آدم حوای خویشم
این غم بی پایان من را

تهران پشت ویترین سوت آبروشه
تهران پشت ویترین وجودشو میدوشه
تهران پشت ویترین دستاش همیشه تنگه
تهران پشت ویترین یه عمره که میجنگه

تمــامِ هستی ات؛ را به بـاد ده!!
خالیِ خالیـست… وجودم
این وجودِ خالـی، را به باد ده!!
من که هیچ ندارم… جز یه بودن
این بودن جز را هـم به باد ده

یه تیر تو کلتم خونه کرده اصلا مهم نیست اصلا کالیبره چنده
بگیر نشونه ترس تو بگیر نوک مگسک و به ترسات
بچکون ماشه تو بگو خدانگهدار
تو سینه ی من درد تلنبار منو تو غرق موج جنجال

این حال من احوال من تقدیر من تقصیر توست
من با خودم در آینه حرفی زدم حرفی درست
گفتم که وای از دست من از بس که غم اطراف من
پس خط زدم تصویرمو طرحی زدم طرحی که نوست

شال اون شال سرخ تو
موج موج موی تو
نرم ترین حادثه چه زیباست دور روی تو
آفرین به آخرین شاهکار روی تو
توی اوج سادگی چه زیباست اندوه تو

در کنار سیم های مرز
دشتی از خون پیش روست
نشسته دست این مرد جنگ
در سکوتی تو اوج ترس
روزگاری این خاک خون

عشق یه شهره که ازت دور نیست
هر چقد هم جاده بخواد کش بیاد
عشق یه دختر با موهای سیاست
وقتی نشستی تا با ساکش بیاد

تو دیگه با این تو باید بشی گلادیاتور هی تو هی تو آها باید بشی گلادیاتور
تو روشن کن موتورا تو آره دقیقا تو برو تا نگیرن جاتو تو
هی تو هی تو از من بشنو هر غم هدیه است تا شاد شی
از نو راز بردن این بود یک عمر هر بار باید پاشی از نو
تو باید بشی گلادیاتور

ملودی تو رگ و خون من
جاری میشه باز بی تو میخونم
درجا میزنم سرسام گرفتم
با سکوت روزه ی فریاد گرفتم

دل واژه ی همواره مشکل
این دو حرف با من چه ها کرد این دل
دل قصه ی کوتاه و کامل
چه بلاها سرم آورد این دل

بگید از دست شما به کجا باید پناه برد
باید از مریضیاتون به چه دارویی رو آورد
نه رفیق نه جانه من ژنِ من جنسه تو نیست
ما وسیعیم و بلند تویی اما پستو هیز

در دوره دبستان کودکی دلپاک بودم
تو هر عکس از بچگیم رو سرم شاخ با دست گذاشته بودن
تمام شیشه ها را با نام من شکستن
از هر نفر یه خنجر از پشت خورده بودم

همه روزی آمدند و روزی رفتند همه روزی ماندند و روزی گذشتن
همه بی تو رفتند و تو بی همه رفتی
دور خورشید گشتند و تو توی شب خواندی
ای وای از این هم همه ی دوران ناکام عمری رفت بی سرانجام

دیگه حسش نیست
با این که میگم حالم بد نیست
و میگم اوضام شد بیست
دیگه حسش نیست

یه روزی از این خونه ها میاد صدای خنده ها
دوباره میشه کوچه رو پیاده رفت تا انتها
نزدیکن اون روزا حالا میان سریع و بی صدا
همگی باز ساده میشیم گرچه که سخت گذشت به ما

مخمصه یِ تنـهاییه… اینجا جهانِ بی انتـهاست!…♯♫♪
اینجا همه غریـبه ان… ولی میگن که آشـنان!…♯♫♪
فقط یه بار؛ تکــیه به من بزن!!! که این حقِّ منه…♯♫
این آخرین لحظه یِ عمر؛ کنار توسـت که میگذره…♯♫♪

وقت رفتن ماسک و از رو صورت
دیگه میشه دید چهره ی اصلی آدما
اصولا جلو هم اکثرا میزنن نقاب
همه حبابن همه عضو حذب باد

آخر آخر میرسی به اول اول راه
نشونه ها درستنو راهمو رفتم اشتباه
من یه عمر به در بسته میزنم
خسته ام خستگی مونده رو تنم

اینجاست کنج خونم خسته ام از خود از آدم و عالم
اینجاست کنج خونم که در و دیوار ندارن روزن
اینجاست اما اینجاست که به آنی به خود می آیم
اینجاست روز رویاست آماده باشین که من می آیم

توی خاطرات بجز تو برگ یاد همه پژمرد
آخرین لحظه ی بودن زیر بار غم تو مرد
چقد امشب تو سکوتم کوچه باز عطر تو داره
بوی یاس و شب و خونه تو رو یاد من میاره

با تو بدرود شب بخیر تا بی نهایت
دیگه بیدار نمیشی صبح حتی از زنگای ساعت
با تو بدرود دیدی خوابیدی چه آروم
توی این هوای سنگین دیگه لالایی نخون

عشقمون اندازه ی همدیگه نیست
این میون تکلیف ما دوتا چیه
اون که باید پا بذاره رو دلش
اونکه میمونه تک و تنها کیه

توی خاطرات بجز تو برگ یاد همه پژمرد.●♪♫
آخرین لحظه ی بودن زیر بار غم تو مرد.●♪♫
چقد امشب تو سکوتم کوچه باز عطر تو داره.●♪♫
بوی یاس و شب و خونه تو رو یاد من میاره.●♪♫

بارون پشت بارون تو کوچه های شهر جاریست
افسوس صد افسوس پاییز تو هنوز باقیست
امسال دیگه سال نشد ماهی لب مرگ بوسید
تو اوج تحویل سال سبزه رو هفت سین پوسید