دانلود گلچین آهنگ های دنگ شو ۱۴۰۰ و ۲۰۲۱

یار بیگانه نوازم شرح عشق جانگدازم
قصه ای از سوز وسازم باتو می گویم
امشب تا که چشمم را گشودم
شمع شب های تو بودم شعله زد
بر تار و پودم آه جانسوزم بر لب

نیمه شب ها در خیابان عاشقی در خیابان می نوازد
مویه ی مهتاب یاد یارم در میان و رنگ آواز بنان و لغزش آرام من در خواب..

روز با تو، شب به یادت قصه با اسم ِ تو قصه است
دل یکی بود و نبود ِ به همیشه ی تو بسته است عقل با تو،
دل به یادت خونه با نور ِ تو خونه است روز از نور ِ تو روز ِ نور اولین نشونه است
دل یکی بود و نبود ِ حال ِ دل بی تو چگونه است..

ای دل ِ من در هوایت همچو آب و ماهیان
ماهی جانم بمیرد گر نباشی یک زمان
ماهیان را عشق نبود یک زمان بیرون آب
عاشقان را روح نبود گر نباشی یارشان

دلبند و دلخواهی چه شیرین سخنی
نمیکنم باور که مهمان منی
نمیکنم باور که با خنده ی خود
سکوت سنگین را چنین میشکنی

ما ترک سر بگفتیم
تا دردسر نباشد غیر از خیال جانان،
در جان و سر نباشد در روی هر سپیدی،
خال سیاه دیدم بالاتر از سیاهی،
رنگی دگر نباشد..

آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتش افشان خوشتر است
هرکه خورد از جام عشقت قطره ای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است

آخر قصمه اما قصه ی آخرم این نیست
آخرین راهی که باید من ازش بگذرم این نیست
آرزوهامو برای خاطراتم دوره کردم
کجای خاطره باید پی آرزو بگردم

از تو گفتن که خطا نیست
با تو رفتن که خطا نیست
تو سپاه شب کوچه
ماه و دیدن که خطا نیست
به نامت شعر می رقصد

گفتم هی می نخورم
می نخورم پیش تو شاه
مست شدم برد مرا
برد مرا تا به کجا
نیست مرا جز لب تو جانم دمارا

من رقص کنان پیاله در دست
موسیقی و شعر و ساز از عشق
هر چرخ که میزنم به دورت
میبوسمت و جواز از عشق

مرا خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست

در این تلاطم بودن به پای لحظه دویدن
کجاست جای رسیدن
کجاست جای رسیدن
کجاست خانه ی لیلی کجاست راحت مجنون

بی هوا با چشم بیدار، در به در در کار دلدار
گفتم ای باد گنهکار، مستم کن با فکر دیدار
مستم کن با فکر دیدار

مرا خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست

باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
اعتبار سخنه عام چه خواهد بودن
خوش تر از فکر می و جام چه خواهد بودن

باد وزید در موی شما
شعبده ی باده تویی
داغم از آتش یا بوی شما
و به آب میزنم و در آب میشود
که حباب میشود جادوی شما

در خیال خام با تو بودن
میگذرد این همه شب های دل سپردن
بی نفس افتاده تار و تنبک
در تن تو ساده می شود زنده مُردن

دیدار یار غائب
دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
بر تشنه ای ببارد

فقط تو میمونی با من، فقط تو می خندی زیبا
کنار من بخون امشب، هزارون قصه تا فردا
فقط تو می مونی با من، فقط تو می خندی زیبا
کنار من بمون امشب، که شب با تو بشه فردا

در سختی این روزگار دلبرکم اهی برآر
آن اه میرسد بالای ابر
آن ابر میشود رنگ بهار
همچون هوا در هر نفس
این نیز بگذرد

تو در فتنه از حد به در کردی
تو با من ز بد هم بدتر کردی
ز سوی نگاه تب آلودت
من تشنه را تشنه تر کردی

بیکلام

مرا جای خودم بگذار ، خودت را جای گهواره
و آغوشی تسلی بخش ...
کنارم باش همواره ...

یه شب پشت در مونده بود اومدم
شبش بی سحر مونده بود اومدم
پس راه من سایه ها اومدن
پر از وهم و شکل و ادا اومدن
خبر دادن از رفتن رنگ شب

شنیده ام عزم سفر کرده ای
هوای دلدار دگر کرده ای
مهر مرا ز سر بدر کرده ای
تورو به خدا اگه میشه تنها نرو
اونجا که میری نمیدونم کجاست